زن افغان
مسعود حداد مسعود حداد

زن افعان بخود باز آ

قفس بشکن به پروازآ

چرا در کنج زندانی

سرودغم تو می خوانی

در جهل خفتن تا بکی

قربان گـفـتن تا بکی

ترا در چاه انداخــتند

برعلیه ات آیه ساختند

نیش زهر بر تو نشاندند

کم عقل وعاجزه خواندند

گرچه مهربان مادری

 نصف ازمیراث می بری

آیت الله ها خموش اند

چون متاعت می فروشند

رها کن چشمت از چادر

به اعقابت کمی بنگر

برزمیدن ازاصل توست

ملالی ها زنسل توست

علیه خصمت آذرباش

چو تهمینه دلاور باش

سر تسلیم فرو مگذار

آن رابعه را بیاد آر

بِکّن زنجیر از پایت

چراغان ساز فردایت

تو از نسل اهورائی

نه از تازیی بدخواهی

ترا آزادی می زیبد

به رنگت شادی می زیبد

7 نومبر

 


November 9th, 2012


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان